بوی عید

« بوی عیدی، بوی توپ / بوی کاغذ رنگی / بوی تند ماهی دودی / وسط سفره نو / بوی یاس جانماز ترمه مادربزرگ / با اینا زمستونو سر می کنم / با اینا خستگیمو در می کنم / شادی شکستن قلک پول / وحشت کم شدن سکه عیدی از شمردن زیاد / بوی اسکناس تا نخورده لای کتاب / با اینا زمستونو سر می کنم / با اینا خستگیمو در می کنم » .

تصاویر زمستان 91

تصاویر زیر از آقای علیرضا اکبری حجت








تصاویری از فارسینج

تصاویر ارسالی زیر از دوست عزیز علیرضا اکبری حجت




خواندنی

خواندنی

دانشجویی سر کلاس فلسفه نشسته بود . موضوع درس درباره ی خدا بود . استادش پرسید : "آیا در کلاس کسی هست که صدای خدا را شنیده باشد ؟ "کسی پاسخ نداد.استاد دوباره پرسید : " آیا کسی هست که خدا را لمس کرده باشد ؟ " دوباره کسی پاسخ نداد .استاد برای سومین بار پرسید : " آیا در کلاس کسی هست که خدا را دیده باشد ؟ " برای سومین بار هم کسی پاسخ نداد . استاد با قاطعیت گفت : " با این وصف خدا وجود ندارد " . دانشجو به هیچ وجه با استدلال استاد موافق نبود و اجازه خواست تا صحبت کند . استاد پذیرفت . دانشجو از جایش برخاست و از همکلاسی هایش پرسید :" آیا در کلاس کسی هست که صدای مغز استاد را شنیده باشد ؟ " همه سکوت کردند ." آیا در کلاس کسی هست که مغز استاد را لمس کرده باشد؟ " همچنان کسی چیزی نگفت ."آیا در کلاس کسی هست که مغز استاد را دیده باشد ؟ "وقتی برای سومین بار کسی پاسخ نداد ، دانشجو نتیجه گیری کرد که استادشان مغز ندارد.

وصیت نامه عجیب حسین پناهی

  • وصیت نامه عجیب حسین پناهی

قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.

بعد از مرگم، انگشت‌های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت‌نگاری قرار دهید.

به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبد شکافی کند، من به آن مشکوکم!

ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک ‌کاری کنند.

عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است.

بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.

کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!

مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.

روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.

دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!

کسانی که زیر تابوت مرا می‌گیرند، باید هم قد باشند.

شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.

گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.

در مجلس ختم من گاز اشک‌آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.

از اینکه نمی‌توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می طلبم !


زمین‌لرزه فارسینج

زمین‌لرزه فارسینج (۱۳ دسامبر ۱۹۵۷)


زمین‌لرزه فارسینج همدان در تاریخ ۱۳ دسامبر ۱۹۵۷ میلادی، برابر با ‎۲۲ آذر ۱۳۳۶، ساعت ۱:۴۵:۰۶ به زمان یوتی‌سی در غرب ایران و استان همدان رخ داد. ژرفای این زلزله ۳۵ کیلومتر بود. بزرگی آن ۶٫۸ در مقیاس Ms اعلام شده‌است. زمین‌لرزه به وقت محلی در روز جمعه، ساعت ۴٫۵ روی داده و منطقه زمانی آن یوتی‌سی +۳٫۵ بوده‌است.

سازمان زمین‌شناسی آمریکا نیز جای این زمین‌لرزه را در مختصات ۴۷٫۸شرق ۳۴٫۳شمالی و بزرگی آن را برابر با ۷٫۱ در مقیاس ریشتر اعلام کرده‌است.

طنز دانشجویی2

اهل دانشگاهم


اهل دانشگاهم
رشته ام علافی‌ست
جیب‌هایم خالی‌ست
پدری دارم
حسرتش یک شب خواب!
دوستانی همه از دم ناباب
و خدایی که مرا کرده جواب
اهل دانشگاهم
قبله ام استاد است
جانمازم نمره!
خوب می‌فهمم سهم آینده من بی‌کاریست
من نمی‌دانم که چرا می‌گویند
مرد تاجر خوب است و مهندس بیکار
و چرا در وسط سفره ما مدرک نیست
چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
باید از مردم دانا ترسید!
باید از قیمت دانش نالید!
وبه آن‌ها فهماند
که من اینجا فهم را فهمیدم
من به گور پدر علم و هنر خندیدم

همه‌ چیز دربارهٔ تپهٔ باستانی «پارسینه»

همه‌ چیز دربارهٔ تپهٔ باستانی «پارسینه»


در ۱۲۰۰ متری جنوب روستای فارسینج در شهرستان سنقر، کرمانشاه، تپه‌ای باستانی مربوط به دوران پیش از تاریخ ایران باستان تا دوران‌های تاریخی پس از اسلام قرار دارد که در محل به تپهٔ «پارسینه» معروف است. سطح قاعدهٔ این تپه گرد و دارای ۳۵۰ متر طول، ۳۳۰ متر عرض و ۲۰ متر ارتفاع نسبت به ضلع جنوبی است.

روستای قدیمی «پارسینه» که در این محل وجود داشته است، بر اثر زلزله‌ای ویرانگر در سال ۱۳۳۶ به تلی از خاک تبدیل شده، چیزی از آن باقی نمانده است و بازماندگان در فاصلهٔ کمی از ضلع شمالی، خانه‌های خود را برپا کرده‌اند و روستای جدیدی را دایر کرده‌اند.

 با بررسی سطح و دامنه‌های تپه، گونه‌های متنوعی از سفال مشاهده، نمونه‌برداری و جمع‌آوری شده است که عمدتا می‌توان آن‌ها را در جدول گاهنگاری زاگرس مرکزی به شرح زیر طبقه‌بندی کرد:

۱. دورهٔ برنز میانی (گودین III)؛

۲. عصر آهن II؛

۳. قرون اولیهٔ اسلامی؛

۴. قرون متأخر اسلامی.

از انواع داده‌های سفالی و باستان‌شناختی شاخص در این محل، می‌توان به ظروف نخودی منقوش، ظروف با لعاب براق و صیقلی دوران تاریخی، ظروف خاکستری، سفال با لعاب تک‌رنگ و نقاشی زیر لعاب و یک پایهٔ لعابدار اشاره کرد.

گفتنی است اثر فرهنگی-تاریخی «تپهٔ پارسینه» در تاریخ ۱۲ / ۴ / ۱۳۸۴ به شمارهٔ ۱۲۰۴۷ به عنوان یکی از آثار ملی ایران ثبت شده است.



تپه پارسینه، دید از شمال



سفال‌های تپه پارسینه


سنقر در سال 1335

سنقر در سال 1335


آیا میدانید شهر سنقر در اولین سرشماری نفوس ومسکن کشور در سال 1335  پس از کرمانشاه و قصر شیرین بزرگ ترین شهر استان و منطقه محسوب می شده !

اهمیت این امر تا بدان جاست که ابلاغیات وزارت کشور ابتدا به بخشداری سنقر ابلاغ و سپس به شهرهای کنگاور و صحنه منتقل می گردید . جمعیت سنقر در این دوران 12،126 نفر بوده است . این در حالی است که جمعیت شهرهای کنگاور (6،251) اسد آباد (5،190) هرسین (6،924) و شهرهای قروه ، صحنه ، و اسلام آباد غرب کمتر از 5 هزار نفر بوده است . همچنین در این دوران شهر سنقر از شهر ایلام (8،346) ورامین (5،205) اندیمشک (7،324) بزرگتر و تقریباً همتراز با شهرهای زابل (12،121) کرج (14،526) ساوه (14،526) شهر کرد (15،476) و بسیاری شهر های دیگر قرار می گرفته است !

نقشه فارسینج

نقشه هوایی فارسینج


سنقرنامه

سنقرنامه نوشته یمن الدوله به خط مرحوم میرزا علی حسین نظام الذاکرین 

***************************************************


سنقرحدود هشتاد نود سال پیش قصبه ای بوده با وسعت تقریبی 3383 ذرع (هر ذرع 104 سانتیمتر) چون در آن هنگام آمار و احصائیه نبود، میزان جمعیتش به طور دقیق معلوم نیست. بزرگان با شک و تردید تخمین می زنند که در حوالی سال 1300 ه.ش حدود چهارده هزار نفر جمعیت متراکم در چند محلّه ی قصبه وجود داشت.

هادره                         3685 نفر.

چهاربلاغی                  1155نفر.

پیره                           2692نفر.

سرچقا                       2025نفر.

پیره سوند                   1589نفر.

زیوه                           1350نفر.

پشت امام زاده            1819نفر.

 جمعاً                        14315نفر.

جمعیت کلیایی            17780نفر.

جمعیت کل سنقر و کلیایی32095نفر.3


علما و پیشوایان سنقر14نفر بودند. آقای شیخ محمد علی حائری، آقا شیخ حبیب الله سنقری، آقای سید مهدی آقا امام جمعه، آقای سید حمید شریف العلما، سید محمد علی شرفپور، آقا میرزا باقر افتخارالشریعه، عماد الشریعه، صدر العلما، آقا میرزا حسین، میرزا عبدالله امین الشریفه، میرزا ابوالقاسم حاج سید کریم و آقا میرزا محمود شیخ هادی از آقایان علما و زهاد محترم محله­ی پیره، آقای شیخ محمد علی وطنی که تدریس و عبادت پیشه­ی بوده است.

اسامی ذاکرین و روضه خوان ها 1 میرزا محمد آقا صدر الوا عظین 2 آقا میرزا عبد الحسین حشمت الذاکرین و آقا میرزا محمد رضا انتظام الذاکرین و آقا سید میر آقا نقیب و آقا زاده ی محترم آن جناب آقا سید آقا میر و جناب میرزا حاجی آقا معین الذاکرین امینی.

حمام فارسینج

حمام تاریخی فارسینج(قهوه خانه)

 

این بنا در مجاورت روستای فارسینج ، از توابع شهرستان سنقر کرمانشاه، واقع گردیده و ظاهراً از آثار دوره قاجاریه است. این حمام تا سال 1336 ه. ش قابل استفاده بوده اما به دنبال زلزله ای که در این سال در منطقه رخ داد ، مقداری خرابی به آن رسید و متروک شد. بنای آجری حمام دارای سربینه ای هشت ضلعی است که در شش ضلع آن صفه ها و در دو ضلع دیگر ورودی سربینه و ورودی گرمخانه تعبیه شده است. بلندی صفه ها تا ابتدای طاق 41/1 متر است و با طاق جناغی پوشش یافته اند. صفه ها از سطح سربینه 55 سانتیمتر ارتفاع دارند و در زیر آنها کفش کن هایی تعبیه شده است. فضای هشت ضلعی سربینه با گنبد مدور پخی که در وسط آن نورگیری به قطر 60 سانتیمتر وجود دارد ، پوشش یافته است. در میانه سربینه ، حوض هشت ضلعی قرار گرفته است. ورودی شرقی سربینه با ده پله آجری به بیرون حمام و ورودی ضلع دیگر به گرمخانه راه می یابد. محوطه داخل گرمخانه به وسیله چهار فیلپای چهارضلعی ، هر کدام به ابعاد 101×101 و بلندی 124 سانتیمتر به سه قسمت تقسیم می شود. روی این فیلپاها چهار طاق جناغی قطور زده شده و گنبد مرکزی بر فضای میانی قرار گرفته است. دو حوض مستطیل شکل در دو محوطه طرفین و در ضلع شمالی گرمخانه سه خزینه آب گرم و سرد و لرم ساخته شده است. خزینه ها به وسیله راه آبی ، به شکل جوی باریکی ، پر آب می شوند. درگاههای ورود به خزینه ها هر سه دارای طاق هلالی است. درازای گرمخانه حمام فارسینج 81/9 و پهنای آن 26/7 متر است. بنا دارای سنگ نوشته ای بوده که از میان رفته است. مصالح مورد استفاده در بنا ، آجرهایی به ابعاد 5×5/24×5/24 سانتیمتر ، قلوه سنگ ، سنگ لاشه و ملات گچ و آهک است.

دل نوشته

دل نوشته


فارسینجی هستم و به تحصیل مشغول.

در سرازیری ایام روزگار طی میکنم  که چون عمر از سی بگذشت آفتابت روی بغروب دارد.
 و حکایتیست این ماجرا و الباقی.....

ساخت مسجد فارسینج

ساخت مسجد فارسینج



به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی کرمانشاه، محرمعلی چراغی رئیس تبلیغات اسلامی سنقرکلیایی دربازدید از روند ساخت این مسجد از حاج احمدرنجبر بانی و مسجد ساز بومی این روستا تقدیر و تشکر کرد و وی را نمونه بارز جهاد با مال در راه خدا معرفی کرد.

چراغی افزود: این مسجد در 2 طبقه با متراژ 1600مترمربع زیربنا و 2 گنبد و گلدسته با معماری جدید ساخته می شود که طبقه ی زیرین این مسجد شامل حسینیه و طبقه بالای آن را شبستان مسجد تشکیل می دهد.

رئیس تبلیغات اسلامی سنقر و کلیایی اعتبار این پروژه را بیش از یک میلیارد تومان عنوان کرد و افزود: احداث محل کانون فرهنگی، کتابخانه و محل استقرار خادم مسجد از مختصات دیگر این بنا است.


تعطیلی باشگاه کشتی فارسینج

باشگاه ورزشی فارسینج بخاطر نبودن امکانات تعطیل شد؟


 طی گفتگوی کوتاه  جناب آقای حسین شرفی مسئول باشگاه ورزشی  فارسینج مشارالیه اعلام داشت.   این دهستان با داشتن قهرمان کشتی ازاد جهان پیشکسوتان به نام حسین علی جمشیدی که مایه افتخار است و  باشگاه دارای بالغ بر تعداد ۵۰ نفر کشتی گیر دارد که از استعدادهای بالای برخوردار هستند  هیچ امکاناتی  مسئولین در اختیار  ما قرار  نمی دهند و بمنظور عدم توانایی مالی قادر به استمرار ورزش نیستیم  ایکاش مطالب ما به گوش مسئولین و یا قهرمانان صاحب نام علیرضا دبیر علیرضا حیدری  محمدرضا طالقانی ویا .......برسد.ایکاش!!!!





آثار باستانی فارسینج

آثار به ثبت رسیده فارسینج


تپه خدائی

تپه خدائی مربوط به دوران پیش از تاریخ ایران باستان تا دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان سنقر، بخش مرکزی، روستای فارسینج واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۰۲۲ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

تپه پارسینه(فارسینج)

تپه پارسینه مربوط به دوران پیش از تاریخ ایران باستان تا دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان سنقر، بخش مرکزی، روستای فارسینج واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۰۴۷ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

محوطه مورچه جار

محوطه مورچه جار مربوط به سده‌های میانه دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در شهرستان سنقر، بخش مرکزی، روستای فارسینج واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۴۵۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

محوطه دار گویجه

محوطه دار گویجه در شهرستان سنقر، بخش مرکزی، روستای فارسینج واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۰۲۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

شهید علیرضا خزایی

 کتاب خاطرات شهید علیرضا خزایی با نام «یوسف ما» به قلم علی رستمی روانه بازار کتاب شد.این کتاب مجموعه‌ای از خاطرات شهید علیرضا خزایی است که توسط یارانش گردآوری شده است.
این کتاب شامل زندگینامه کامل و خاطرات زیادی در مورد این شهید بزرگوار است و به خواننده کمک می‌کند با زندگی این شهید از زوایای مختلف آشنا شود؛ در انتهای کتاب نام تمام رزمندگانی که نویسنده با آن‌ها مصاحبه کرده است آمده و تعدادی از عکس‌های شهید نیز به چاپ رسیده است.
شهید علیرضا خزاعی در سال 1339 در تپه شارک از توابع فارسینج سنقر کلیایی متولد شد؛ وی خرداد سال 1359 فرماندهی سپاه پاسداران اسدآباد را بر عهده گرفت و در سال 1360 در عملیات 11 شهریور قراویز سرپل ذهاب به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

نقشه فارسینج در google map

نقشه فارسینج در google map



شعر کامپیوتری

شعر کامپیییییوترررررررری


بنام یگانه برنامه نویس هستی

ای خدا  Hardدلم Format نما

از فریب Virusan ایمن نما

Option غم را خدایا On کن

File اشکم را خدایا Run کن

 Jumper شادی بده تا   Setکنم

System اندوه را Reset کنم

نام تو  Passwodدرهای بهشت

آدرس  Emailسایت سرنوشت

ای خدا روز ازل  Cadداشتی

Mouseبود اما مگر  Padداشتی؟

که چنین طرح  3Dمی زدی

طرح خود بر روی  CDمی زدی؟

تا نیفتد  Bugدر اندیشه مان

تا که  Virusiنگردد ریشه مان

ای خدا از بهر ما ایمن فرست

بهر دلهای پرآتش  Fanفرست

ای خدا حرف دلم با کی زنم

Help می خواهم که F1 می زنم

مسجد

مسجد فارسینج

مسجد فارسینج به همت حاج احمد رنجبر در حال بازسازی و ساخت می باشد که خداوند اجرش دهد.

نوشته ارسالی از آقای احمدبابا آسارانی

فارسینج

فارسینج مرکز دهستان پارسینه در دشتی زیبا فی مابین شهرهای اسدآباد ، صحنه و سنقر کلیایی واقع می باشد.

روستای اصلی در سال 1336 تخریب و روستای جدید با اسلوب جدید شهری در محلی مناسب دایر شده است.
چشمه های فراوانی در منطقه و جود دارد و یکی از سرشاخه های گاماسیاب از همان جا سرچشمه می گیرد.
رشته کوه مشهور دالاخانی در نزدیکی این روستا واقع است.
متاسفانه در عکس هوایی گوگل ارث از منطقه ، خود فارسینج در زیر لکه ای ابر واقع شده است و قابل رویت نیست و درج نام لاتین فارسیخ ذکر شده است.

نخود چال

نخود چال


کوهستان امروله در مرز شهرهای کنگاور-صحنه-سنقر و اسداباد واقع شده  و در حد فاصل 20 کیلومتری کنگاور و در مسیر شمال شرق کشیده شده است.

آنچه که از این کوهستان از کنگاور می بینیم از قله ی نمازگاه از غربی ترین نقطه تا قله ی کینی کل و بند چیخ تا شرقی ترین آن می باشد،که ستیغ زیبای آن هر بیننده ای را محسور می کند.نمازگاه 3100 متر ارتفاع دارد؛آنچه از صحنه مشاهده می گردد قلل زین کوه می باشد که مشرف بر پناهگاه امروله است و آنچه از سنقر و فارسینج می بینیم قله ی نخودچال با ارتفاع 3150 متر می باشد.

فارسی را پاس بداریم

فارسی را پاس بداریم


نگوییم * نوت بوک  *بگوییم : رایانه رو
نگوییم  *لینک  *بگوییم : چسبانک
 
نگوییم * مایکروسافت  *بگوییم : کوچک نرم یا نرم بچه
نگوییم*  اکانت * بگوییم : برات
 
نگوییم  *ماوس پد  *بگوییم : خرش گاه
نگوییم  *فوتوشاپ * بگوییم : عکاسخانه
 
نگوییم  *اینترنت * بگوییم : جهان شبکه
نگوییم * اینترانت * بگوییم : درون شبکه
 
نگوییم  *اینترنت اکسپلورر * بگوییم : جهانگرد شبکه
نگوییم  *وب براوزر * بگوییم : تاریاب
 
نگوییم  *کرسر * بگوییم : ریزینه
نگوییم  *بیل گیتس  *بگوییم : حساب دروازه
 
نگوییم  *هات میل  *بگوییم : داغنامه

نگوییم * وب سایت * بگوییم : رایانه جا یا تارانه
نگوییم * وب * بگوییم : جایانه یا تار
  
نگوییم * وب مستر * بگوییم : صاحب تار یا تارزن
نگوییم * ایمیل * بگوییم : نامه برقی
  
نگوییم * ایمیل آدرس * بگوییم : نشان نامه برقی
نگوییم * چت * بگوییم : زرستان

نگوییم * مانیتور * بگوییم : نمایانه

نگوییم * کی بورد * بگوییم : دکمه گاه
  
نگوییم * اسکنر * بگوییم : عکس برگردان
نگوییم * پرینتر * بگوییم : چاپانه یا چاپگر
  
نگوییم * ماوس * بگوییم : موش
نگوییم * دیسک * بگوییم : گردالی
  
نگوییم * سی دی (کامپکت دیسک) * بگوییم : کامل گردانه یا کاف گاف
نگوییم * دیسکت * بگوییم : گردکی

ایرانسل فارسینج

با پیگیری های مداوم آقای علی مشهدی حسین بالاخره آنتن ایرانسل پس از گذشت  دو سال راه اندازی گردید.

نوشته ارسالی زیر از مهدی اکبری حجت


کشاورز و الاغ!


کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز

هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.

پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند
چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.

مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می
تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک
ها بایستد.

روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم
همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و
روستائیان از چاه بیرون آمد ...

*نتیجه اخلاقی** **: مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره
دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند*

*و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!*

*وثابت کنیم که از یک الاغ کمتر نیستیم*

نوشته زیر از علیرضا اکبری حجت

 

به یادت آرزو کردم که چشمانت اگر تر شد/ به شوق آرزو باشد نه تکرار غم دیروز .


عمر آدم کفاف نمیده به آخر جاده های معرفت برسه . آهای بچه های  پارسینه شما

ها که به آخر این جاده رسیده اید.


نوشته ارسالی از میثم میرزایی تبار

 

 

سلامی به استواری و ابهت نخودچال، به سبزی نظرکرده،به طراوت کینی دریژه،


به گرمی خوره تاو، به تواضع سپلاله، به سکوت آوای خوار


      خدمت تمامی فارسینجی های عزیز در هر نقطه ایران

عکس های زیر از دوست عزیز زکریا میرزایی

از عکس های ارسالی از آقای مبرزایی تشکر می کنم(نویسنده وبلاگ).






نابغه های کودن!

نابغه های کودن!

 

1. آلبرت اینشتین: در کودکی دچار بیماری دیسلسیک بود. یعنی معنی و مفهوم کلمات و عبارات را درست تشخیص نمی داد. معلم آلبرت اینشتین او را عقب مانده ذهنی، غیر اجتماعی و همیشه غرق در رویاهای احمقانه توصیف می کرد، ضمنا وی دوبار در امتحانات کنکور دانشگاه پلی تکنیک زوریخ مردود شد!

2. توماس ادیسون: که معلمانش از آموزش او در مدرسه عاجز مانده بودند در تمام طول تحصیل کم ترین نمره ها را از درس فیزیک می گرفت ولی همین شخص بعدها موفق شد بیش از هزار وصد وپنجاه اختراع به جامعه بشریت عرضه کند که بیشتر آنها در زمینه علم فیزیک بوده است!

3. بتهون: معلم او می گفت در طول زندگیش "اوچیزی یاد نخواهد گرفت"

4. پیکاسو: یکی از معروفترین نقاشان جهان بدون کمک و حضور پدرش که در زمان امتحانات کنارش می نشست نمی توانست در درس هایش نمره قبولی کسب کند!

5. هیلتون: که مالک بیش از 300هتل در سرتاسر دنیاست در دوران کودکی برای گذران زندگی مجبور بود کف سالن ها و هتل ها را طی بکشد!

6. جیمز وات: که مخترع ماشین بخار بود فردی کودن توصیفش می کردند!

7. امیل زولا: نویسنده بزرگ فرانسوی دانش آموزی تنبل بود که در مدرسه از درس ادبیات معمولا نمره صفر می گرفت!

8. ناپلئون بناپارت:  مدرسه خود را با رتبه 42 به عنوان یک دانش آموز غیر ممتاز ترک کرد!

9. لویی پاستور: در مدرسه یک محصل متوسط بود و در دوره لیسانس در درس شیمی بین 22 نفر رتبه 22 را کسب کرد!

امتحانات

امتحانات

ز اسم زشت و نحس ماه خرداد                                 دوباره لرزه بر این هیکل افتاد 

 ز نو باز امتحانات آمد و من                                         به این علت ندارم خاطری شاد 

کتاب و جزوه لامصبم را                                             نمی‌دانم نمی‌گیرم چرا یاد؟ 

ز شاه عباس اگر  پرسد معلم                                    بگویم بوده شاه دوره ماد! 

اگر پرسد که ((گالیله)) چه کرده                                که گشته متحم بر کفر و الحاد؟ 

دهم پاسخ که جنب یک کلیسا!                                  کلاس رقص چاچا کرده ایجاد! 

اگر پرسد که ناپلئون کجا مرد؟                                   جوابش را دهم:شهر گناباد! 

اگر پرسد ز شیرینی شکر                                         جوابش را دهم از عشق فرهاد! 

ز بس که خوانده‌ام شیمی آلی                                 سرم چون توپ فوتبال است، پر باد 

ز جبر و هندسه دیگر نپرسید                                    که این مخ هست،از این هر دو آزاد 

ز ترس رد شدن در امتحانات                                      زند بابا سرم پیوسته فریاد 

چو من هر کس که شد شاگرد تنبل                           ز دست امتحان دارد دو صد داد.

حکایت ترم اولی ها

حکایت ” ترم اولی ها” !




بچه‌های ترم اولی چند رشته:

- پزشکی: دائم درحال پیدا کردن علائم بیماری‌ها تو اطرافیانشون هستن. حتا می‌تونن از یه عطسه ساده، پی ببرن که یارو سرطان مغز داره!

- عمران: دوربین‌های نقشه برداری رو با پایه و میر و شاقول و همه‌چی میذارن رو دوششون و دور دانشگاه رژه میرن!

- معماری: خط‌کش تی و آرشیو لوله‌ای‌شون رو میندازن سر شونه‌شون!

- هنر: آرشیوهای طرح‌هاشون دائم دستشونه، حتا خالی!

- زبان: کلفت‌ترین دیکشنری‌هاشون رو میزنن زیر بغل‌شون و تو محوطه جولان میدن!

تصاویری از طبیعت بهار فارسینج

تصاویر زیر از دوست عزیز زکریا میرزایی




شهید علی عسکر رضایی متقی

شهید علی عسکر رضایی متقی

 

تاریخ تولدش، اولین روز بهار سال ۱۳۰۹ و زادگاهش روستای فارسینج از توابع شهرستان همدان بود. شهید متقی خانواده ای مومن داشت که او را وقتی هفت ساله شد، به مکتبخانه فرستادند. تحصیلش به علت فقر و نداری، در همان مکتبخانه متوقف شد و علیرغم علاقه ای که به درس داشت، به ناچار، از ادامه تحصیل محروم ماند. به تشویق خانواده، خود را به مکتب قرآن نزدیک کرد و در ایام نوجوانی، با آموزه های انسان ساز آن آشنا شد. نوزده ساله بود که به خدمت سربازی رفت و پس از بازگشت از نظام به کمک پدر شتافت تا در کار کشاورزی و اداره معاش خانه، عصای دست او باشد. در سال ۱۳۳۶ روستای فارسینج بر اثر زلزله ویران شد و علی عسکر پدر و مادر و جمعی از بستگان خود را از دست داد. بعد از این واقعه، روستای ویران شده اش را ترک کرد و در کرمانشاه به کارگری پرداخت. چهار سال پس از این کوچ ناگزیر، به سنندج می آید و در آنجا ساکن می شود. چهارده سال از اقامتش در این شهر گذشته بود که به عنوان کارگر انبار تغذیه، به استخدام آموزش و پرورش درآمد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با شغل سرایداری در مدارس راهنمایی تحصیلی مهرگان، شهدا و مرکز تربیت معلم شهید مدرس سنندج خدمت کرد و سرانجام به اداره کل آموزش و پرورش منتقل شد. وی در روز ۲۸ دی ماه ۱۳۶۵ به همراه دو فرزندش بر اثر بمباران هواپیماهای عراقی، در سنندج به شهادت رسید.

آیین عشق و زندگی به سبک کامپیوتری!

آیین عشق و زندگی به سبک کامپیوتری!

1. در زندگی و معاشرت با دیگران، نرم افزار باشیم، نه سخت افزار.

2- برای پسوند فایل زندگی اجتماعی و خانوادگی، از سه کاراکتر "ع"،"ش"،"ق"، استفاده کنیم نه چیز دیگر.

3- هیچ گاه قفل سی دی قلب مردم را نشکنیم که "تا توانی دلی بدست آور، دل شکستن هنر نمی باشد".

4- چنانچه در کاری شکست خوردیم، آن را “Shut Down” نکنیم بلکه آن را “Restart” کنیم.

5- برای مانیتور زندگی مان، بک گراند (Background) سبز یا آبی را در نظر بگیریم نه سیاه یا دودی.

6- برای سیستم قلبمان از مانیتورهای تخت و صاف (Flat) استفاده کنیم.

7- برای حل اختلاف زناشویی، روی گزینه ی "گذشت و ایثار"، دابل کلیک (Double click) کنیم.

8- برای فایل های اسرار زندگی مان، پسورد (Password) بگذاریم و آن را مخفی (Hidden) کنیم.

9- همواره پیش از سخن گفتن، سی پی یو (CPU) فکرمان را به کار بیندازیم.

10- بر صفحه مشکلات مردم، کلید F1 باشیم و آنان را کمک و راهنمایی (Help) کنیم.

11- اگر شخصیت ما بزرگ و والاست، این نوع شخصیت، نباید به ما اجازه دهد که با هر کسی چت (Chat) کنیم و هر کسی با ما چت کند.

12- اگر از کسی بدی و کم لطفی دیدیم، آن را “Save” نکنیم بلکه آن را “Delete” نماییم و حتی آن را از ریسایکل بین (Recycle bin) قلب مان کاملا محو نماییم.

13- به دیگران اجازه ندهیم در سی دی رام (CD-ROM) زندگی مان هر نوع  سی دی (CD) را که بخواهند، قرار دهند.

14- خانه و دفتر کارمان، به روی مردم نیازمند، “Open” باشد.

15- تا حرف کسی تمام نشده، اسپیکر (Speaker) خود را روشن نکنیم.

16- در سایت زندگی شخصی مان، یک روم (Room) به نام مشکل گشا (Moshkel gosha) بسازیم تا دیگران با ما چت (Chat) کنند.

17- هنگام مشاهده خوبی ها و نیکی های دیگران، بلافاصله کلید پرینت اسکرین (Print Screen) را بزنیم و از آن ها تصویر بگیریم.

18- فایل های مهم زندگی خود را گاه به گاه، اسکن (Scan) کنیم تا اگر به ویروسی آلوده شده باشند، سریعا مشخص شود.

19- در زمان ناتوانی، درماندگی و تاریکی زندگی دیگران، کلید “Power” برای آنان باشیم.

20- نگذاریم هر کسی در روم (Room) زندگی مان چت نماید و در این صورت، او را ایگنور (Ignore) کنیم.

21- چشم هایمان را به روی عیب های پنهان مردم، “Close” کنیم.

22- گاه و بی گاه، کامپیوتر زندگی ما هنگ (Hang) می کند که باید آن را با "فکر"،"مشورت" و "برنامه ریزی"، ری استارت (Restart) کنیم.

23- برای کپی گرفتن از دیسکت زندگی دیگران، نخست آن را ویروس یابی و سپس ویروس کشی کنیم.

24- مواظب باشیم که رایانه زندگی زناشویی مان، ویروس غرور و لجبازی به خود نگیرد که در این صورت، ممکن است هیچ آنتی ویروسی نتواند آن را از بین ببرد.

25- اگر می خواهیم در زندگی خویش موفق و خوشبخت باشیم، باید خودمان زیرمنوهای Programs را دقیقا تنظیم کنیم و نباید بگذاریم که دیگران این کار را برای ما انجام دهند اگرچه می توانیم در این زمینه، با آنان مشورت کنیم.

روزنامه زلزله سال ۱۳۳۶ فارسینج

        روزنامه زیر از طرف یکی از دوستان هم وطن




معرفی شهرستان سنقر

شهر سنقر

سنقر یا سنقر کلیایی یکی از شهرستان‌های استان کرمانشاه در غرب ایران است.این شهر در ۸۵ کیلومتری شمال شرقی شهر کرمانشاه و در طول جغرافیایی ۴۷ درجه و ۳۶ دقیقه شرقی و عرض ۳۴ درجه و ۴۷ دقیقه شمالی واقع شده‌است که ارتفاع آن از سطح دریا ۱۷۰۰ متر است.

وجه تسمیه

سنقر کلمهٔ ترکی است که به‌تنهایی یا در ترکیبات مختلف در نام شهرها و روستاهای متعدد وجود دارد؛ به عنوان مثال روستای سنقر واقع در دهستان میان‌کوه بخش چاپشلو در شهرستان درگز و سنقرآباد که نام روستاهایی در اطراف کرج، باخرز و کندوان است.

واژهٔ سنقر دگرگون شدهٔ سنقار است که در زبان ترکی نام مرغی شکاری است. احتمال می‌رود این پرنده در این شهرستان وجود داشته و بدین جهت این ناحیه به سنقر معروف شده‌است. قدیمی‌ترین متنی که نام سنقر بدین صورت در آن آمده، کتاب تواریخ سلاجقه است. در دوره سلاجقه امرای سنقر به نام «آق سنقر» معروف بوده‌اند. گویش مردم سنقر ترکی و کردی است.

تاریخ

در دوره صفویه اسدآباد جزء منطقه سنقر شمرده می‌شده‌است. در زمان شاه عباس صفوی، فرماندار سنقر عثمانیان را از مرز بیرون راند. در دوره افشاریه و زندیه سران ایل کلیایی که خود را از اعقاب صفی خان از خانهای دوره صفوی می‌دانند به حکومت سنقر منصوب بوده‌اند. نام قسمت کردنشین این ناحیه از اسم ایل کلیایی ماخوذ و به کلیایی معروف شد. چون دو قسمت سنقر و کلیایی شهرستان را تشکیل دادند این شهرستان سنقر و کلیایی نامیده شد.

سوالات کنکور ارشد مکاترونیک

برای دسترسی به سوالات ارشد مکاترونیک ازاد و سراسری به بخش لینک های روزانه مراجعه فرمائید.

دکتر شریعتی

نوشته زیر از طرف دوست عزیز مرادی حریت


نمی دانم . . . .

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او یکریز و پی در پی دم گرم و چموشش را در گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند
هر دم سکوت مرگبارم را
(دکتر شریعتی)

تصاویر فارسینج


تصویر زیر به خاط دوست عزیز آقای اکبری حجت

زلزله فارسینج

درسال۱۳۳۶در پارسینه زلزله ی بزرگی رخ داد که جزییات آن به شرح زیر می باشد.


 کشته1130

6.7ریشتر

34.58N-47.82E(مختصات)

فارسینج ،ایران(محل)

تاریخ13 دسامبر1957

معرفی رشته مکاترونیک

مهندسی مکاترونیک

مکاترونیک (یا مهندسی مکانیک و الکــترونیک)تلفیق سه رشته مهدسی مکانیک، مهندسی الکترونیک و مهندسی کامپیوتر است. و روشی چند رشته ای و جدید برای طراحی و ایجاد محصولی است که مبانی رشته های مهندسی برق، مکانیک، کامپیوتر، مواد، شیمی و صنایع را با هم در می آمیزد. سیستم های مکاترونیکی نوعا از اجزا سنتی مکانیک و الکتریک تشکیل شده اند ولی به دلیل بکارگیری حسگرها، عملگرها و سیستم های کنترل کامپیوتری از آن ها به عنوان سیستم های هوشمند نیز یاد می شود. 

مکاترونیک را می توان یک فرآیند نوین مهندسی نامید که با طراحی و ساخت محصولات و سیستم های هوشمندی سر و کار دارد و شامل ترکیبی از عملگرهای مکانیکی و الکترونیکی هستند. به طور خلاصه سیستم های مکاترونیک را میتوان سیستم های هوشمند الکترومکانیک نامید.

 کسانی که در رشته ی مکاترونیک مهارت کسب می کنند باید اطلاعت کلی از شماری از تکنیک ها به دست آورند و قابلیت اداره ی کل فرآیند طراحی را داشته باشند. آنها باید قادر باشند از منابع اطلاعاتی سایرین بهره برده و از ترکیب ویژه ی فناوری هایی که اقتصادی ترین ، جدیدترین، زیبا ترین و مناسب ترین راه حل را برای مساله مورد نظر ارائه می دهند استفاده نمایند. صنعت به مهندسان مکاترونیک برای ساخت سریع محصولات جدید با بازدهی و کیفییت بالا و قیمت پایین نیازمند است. 

کاربرد

اتوماسیون و رباتیک.  سرو مکانیک.  حس‏گرها و سیستم‌هاى کنترل. مهندسى اتومبیل، در طرح زیرسیستم‌ها از قبیل سیستم‌هاى ترمزگیرى ضدقفل.  مهندسى کامپیوتر، در طرح مکانیزم‌هایی مانند راه اندازهاى کامپیوترى . 

دانشگاه‏های ایران 

رشته‏ ی مکاترونیک از سال ۱۳۸۳ در دانشگاه‌های ایران تشکیل شده‌است. مانند بسیاری از نقاط جهان، سرفصل‏های یکسانی در دانشگاه‏ها اجرا نمی‏شود و رشته‏ی مکاترونیک توسط اساتید مکانیک، و در برخی دانشگاه‏ها توسط اساتید برق، مدیریت می‏شوند. طبیعتا نوع نگاه به مواد درسی نیز با نگرش مدیر گروه‏های دانشگاه‏ها فرم می‏پذیرد. دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات و دانشگاه آزاد قزوین  اولین دانشگاه‏های ایران هستند که رشته‏ ی مکاترونیک را دایر کرده‏اند. دانشگاه صنعتی خواجه نصیرادین طوسی در مقطع کارشناسی ارشد در این رشته فعالیت گسترده‏ای دارد. در دانشگاه تبریز ، دانشگاه صنعتی امیر کبیر ، دانشگاه سمنان ، دانشگاه صنعتی شریف ، دانشگاه صنعتی شاهرود ، دانشگاه اراک و دانشگاه سیستان و بلوچستان و دانشگاه آزاد تهران جنوب ، دانشگاه آزاد واحد مجلسی ، دانشگاه آزاد اهر و دانشگاه آزاد تبریز نیز این رشته وجود دارد. این رشته برای اولین بار در مقطع کارشناسی در دانشگاه تربیت معلم سبزوار ایجاد گردیده است. دانشگاه علم و صنعت ایران نیز این رشته را در مقطع کارشناسی ارشد برگزار می‌کند.

 

خاطرات دانشجویی

خاطرات دانشجویی


دوران قبل از دانشگاه = حسرت                            قبول شدن در دانشگاه = صعود


کنکور = گذرگاه کاماندارا                                      دوران دانشجویی = سالهای دور از خانه


خوابگاه دانشجویی = آپارتمان شماره 13               بی نصیبان از خوابگاه = اجاره نشین ها


امتحان ریاضی = کشتار بیوجرسی                       امتحان میان ترم = زنگ خطر


امتحان پایان ترم = آوار                                        لیست نمرات دانشجویی = دیدنیها


نمره امتحان = پرنده کوچک خوشبختی                 مسئولین دانشگاه = گرگها


استادان = این گروه خشن                                  آشپزخانه = خانه عنکبوت


سلف دانشگاه = پایگاه جهنمی                            پاسخ مسئولین = شاید وقتی دیگر


دانشجوی اخراجی = مردی که به زانو در امد         دانشجوی فارغ التحصیل = دیوانه از قفس پرید


دانشجوی سال اولی = هالوی خوش شانس         واحد گرفتن = جدال بر سر هیچ


مدرک گرفتن = پرواز بر فراز آشیانه فاخته               پاس کردن واحدها = آرزوهای بزرگ


مرگ استادها = جلادها هم میمیرند                       کمک هزینه = بر باد رفته


محوطه چمن دانشگاه =حریم مهرورزی                  یادگیری = قله قاف


استاد راهنما = مرد نامرئی                                 درخواست دانشجویان = بگذار زندگی کنم


دانشجوی دانشگاه صنعتی = بینوایان                   برخورد استادان = زن بابا


اتاق رئیس دانشگاه = کلبه وحشت                      خاطرات استادها = اعترافات یک خلافکار


شب امتحان = امشب اشکی میریزم                    تصییح ورقه امتحان = انتقام


تقلب در امتحان = راز بقا                                   شاگرد اول = مرد ? میلیون دلاری


دانشجوی معترض = پسر شجاع                         هیئت علمی = سامورایی ها


انصراف = فرار از کولاک                                      نمره گرفتن از استاد = دوئل مرگ  ری

 

آرزوی دانشجویان = زلزله بزرگ                          رفتن به خوابگاه دختران = عبور از میدان مین 


رئیس دانشگاه = دیکتاتور بزرگ                         رئیس آموزش = هزاردستان


برخورد مسئولین = کمیسر متهم میکند               از دانشگاه تا خوابگاه = از کرخه تا راین



پارسینه(فارسینج)

پارسینه

روستای فارسینج مرکز دهستان پارسینه میباشد که دارای وضعیت طبیعی منطقه کوهستانی و آب و هوای سردسیری است که در طول جغرافیایی 4744 و عرض جغرافیایی 3442 قرار دارد که از نظر راه مواصلاتی از طرف مغرب به شهر سنقر و از جنوب به شهرستان صحنه و کنگاور و از طرف شمال شرقی که نیمی از این مسیر شوسه و خاکی است به شهرستان اسداباد راه دارد.بر اساس سر شماری سال 1385 مرکز آمار ایران دارای جمعیتی بالغ بر 2414 نفر و 562 خانوار میباشد این روستا دارای اماکن تفریحی زیادی است از جمله باغات اطراف روستا و مکان تفریحی به نام نذر کرده که مردم فراوانی از سطح شهرستان برای تفریح و گذراندن اوقات فراغت به آنجا میروند که دارای چشمه های فراوان،گوارا و پر آبی میباشد.

فاصله روستاهای مذکور تا مرکز شهرستان 15 کیلومتر است و تعداد روستاهای قمر آن 15 روستا میباشد.

مشخصات روستا به شرح زیر میباشد:

1-وضیعت روستا از نظر آب آشامیدنی سالم و بهداشتی و تمامی روستا دارای آب لوله کشی است که همگی آنها کنتور گزاری شده است و ضمنا روستا فاقد فاضلاب کشی میباشد.

2-از نظر کشاورزی روستا دارای شرایط خوب و ایده الی است که دارای زمینهای همواری میباشد که میزان کل ارضی روستا 2131 هکتار میباشد که شامل ارضی دیم 1190 هکتار،آبی 491 هکتار، آیش 450 هکتار میباشد که سطح زیر کشت اکثر اراضی شامل گندم، جو، نخود، عدس، کدو، یونجه، شبدر و غیره میباشد.

۳-گاز رسانی روستا در سال 1386 انجام گرفته است و تعداد 550 مشترک میباشد که 98 درصد خانوارهای روستا را شامل میشود.

4-در روستای فارسینج یک مسجد بزرگ بنام مسجد امیرالمومنین(ع) وجود دارد و همچنین خانه عالم که روحانی به صورت دائم در آنجا مستقر است.روستا دارای 3 نانوایی میباشد که همگی فعال هستند.

5-از نظر آموزشی درصد باسوادی 87/07 درصد است و در روستا یک مدرسه شبانه روزی دخترانه با 110 دانش آموز،یک مدرسه ابتدایی دخترانه با 82 دانش آموز و پسرانه با 72 دانش آموز(به صورت شیفت مخالف)ویک مدرسه راهنمایی و دبیرستان به ترتیب با 74 و 136 دانش آموز(به صورت شیف مخالف) و یک مدرسه دبیرستان دخترانه با 119 دانش آموز وجود دارد(تعداد کل دانش آموز روستای فارسینج 593 نفر میباشد).

6-از نظر شبکه های تلویزیونی صدا وسیما دارای شبکه های یک،دو،سه،شبکه خبر و شبکه استانی کرمانشاه با کیفیت خوب میباشد.

7-روستای شهید پرور فارسینج 10 تن شهید گلگون کفن تقدیم اسلام و انقلاب اسلامی نموده است.

8-از نظر ارتباط مخابراتی دارای یک واحد مخابرات و دفتر ICT ،تلفن خانگی وهمچنین تحت پوشش همراه اول و ایرانسل.

9-از نظر بهداشتی و درمانی یک واحد درمانگاه روستایی با یک پزشک دائم و یک خانه بهداشت با دو بهورز خانم و یک بهورز مرد مشغول خدمت رسانی به مردم روستا میباشد.

روستای فارسینج مشتمل بر 19 روستا، مزرعه و مکان به شرح زیر:
1 ـ فارسینج جدید 2 ـ چم چم 3 ـ طاهر آباد 4 ـ جعفر آباد چم چم 5 ـ زیوه 6 ـ تپه شارک 7 ـ چغا بالا علیا 8 ـ چغا بالا سفلی 9 ـ چماق تپه 10 ـ قشلاق 11 ـ کهریز 12 ـ ده آسیاب 13 ـ سرخلیجه 14 ـ چشمه سنگی 15 ـ عظیم آباد 16 ـ کهتر 17 ـ ملک آباد 18 ـ آقبلاغ 19 ـ شریف آباد
تذکر: نام روستاهای ردیف 3 و 14 دهستان فوق قبلاً سلطان طاهر و کلبی خانی بوده که براساس  تصویب نامه به طاهرآباد و چشمه سنگی تغییر می یابد.